☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

ژانر: ترسناک

تعداد صفحات: 194

بخشی از داستان:

گاهی وقتا ما آدما فکر میکنیم که یه اتفاق باعث شده همه چیز تغییر کنه.
تمام چیزایی که دور و برمونه، با سرعت سرسام آوری شروع به تغییر کنه و ما بمونیم و جهانی از تغییرات!
اما من میخوام واقع بینانه تر فکر کنم! در واقع، این ماجرا با یه اتفاق شروع نشد. همه چیز از قبل وجود داشت…

و فقط یه اتفاق لازم بود! یه اتفاق که من رو وارد سرنوشتم کنه!
سرنوشت واقعیم. نه سرنوشتی که خیال میکنم مال منه! *** احساس میکردم یکی داره کرم میریزه و شن یا ماسه یا هر کوفت دیگه ای رو میریزه تو صورتم.
البته مشکلم فقط این نبود! گرمم هم بود.
انگار یه نفر بخاری رو روی آخرین درجه اش روشن کرده بود و میخواست مَنِ بدبختو بپزه!!!
هر چی صبر کردم کسی که داشت شن و ماسه میریخت بس نمیکرد!
توی خواب و بیداری غریدم: -نکـــن شراره!!! مگه شعور نداری؟
البته این که سوال کردن نداره. تنها چیزی که شراره نداره، شعوره.
وگرنه کِرم داره. سادیسم داره. مازوخیسم داره. کلا بچه امون از همه لحاظ فوله ماشالله!
با مهربونی گفتم:
-شراره جان، نکن دیگـــه!
ولی بازم ادامه داد!!!
دیگه اعصابم خرد شد. چشمامو باز کردم و دستمو بردم بالا که یدونه بزنم…

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۰۹/۱۹
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی