☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: shaghayegh27

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 414

بخشی از داستان:

رفتم جلوى آینه نشستم …
چشماى طوسى اى که دیگه شیطون نبود،پوست سفید ،لباى متوسط و دماغى که بزرگ نبود و متناسب با صورتم
اما دیگه هیچ شیطنتى تو چهره ام نبود …
پوزخندم نمایان شد …
ازت متنفرم …
ازت متنفرم …
ازززززززت متنفرم آوا …..
و گوشیم رو کوبیدم تو آینه …
آینه ریخت و گوشیم هم بین تیکه هاى خورد شده ى آینه بود …
خم شدم و گوشیم رو برداشتم… سالم بود …
به آینه ها نگاه کردم ….بزرگترین تیکه اش رو تو دستم گرفتم و دستم رو مشت کردم …
آوا نابودم کردى..نابودت می کنم …
یه سوزش رو تو دستم احساس کردم ولى بیشتر از سوزش قلبم نبود ..
مشتم رو باز کردم …پوزخند زدم ….
در اتاق باز شد و آرتام سراسیمه اومد تو اتاق …
و پشت سرش آیدا و آرمین و آدرین …
اومدن نزدیکم …
تو چشماش نگرانى موج می زد …
با نگرانى گفت:با خودت چیکار کردى؟
فقط پوزخند زدم …
با پوزخند رو به آرتام گفتم :

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۰۹/۲۶
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی