☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: فاطمه کاظمی

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 1092

بخشی از داستان:

یکم تو دستشویی وقت گذروندیم جلو ایینه رژه رفتن و به هم گیردادن و خلاصه یه یه
ربع خودمونو الاف کردیم تا اون تا روشون باز بشه یکم باهم بحرفن بیا بعد بگین خواهرشوهر بده
به این خوووبیی فوضولم نیستم والا داشتم جلو ایینه با شالم ور میرفتم ک نازنین کلافه گفت
_بسه دیگ به اندازه کافی باهم تنها بودن بابا من دارم خفه میشم
_تو این وضع بی شوهری دارم کاری میکنم ک این داداش دسته گلم خواهرتو بگیره
اونوقت تو این حرفارو میزنی دختر خوبی باشی بعدش نوبت تو
زبونشو دراورد بی,ادب بی فرهنگ وگفت
_برو بابا مگ مثل نگار بی دستو پام دوتا مزاحم دنبال خودم راه بندازم من تمام قول
قرارامو میذارم بعد باخانواده اوکی میکنم
_حیا کن بی,حیا
بعدم از دستشویی زدم بیرون اخیش اکسیژن چه خوبه چه هوای مطبوعیه ببین ادم
بخاطر داداشش چه فداکاری,ها ک نمیکنه

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۰۹/۲۷
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی