☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: raha1381

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 177

بخشی از داستان:

رفتم و دست و صورتم و شستم و وقتی مامان مطمئن شد دیگه نمی خوابم با رایان رفتن؛گوشیم
رو برداشتم و رفتم تلگرام،دیدم سما دوستم بهم پی داده و داشتم باهاش حرف می زدم که دیدم
شهاب برام یه جفت استیکر چشم فرستاد!!
یعنی اینکه می دونم انلاینی! پی دادم:
-سلام
-خوبمسلام،خوبی؟
-چه خبر؟تعطیلات خوش میگذره؟
-نه بابا،مدرسه بهتره.
-مدرسه کجاش خوبه؟همش سر کلاس خوابت می بره!
– خب الان تنهایی تو خونه کجاش خوبه؟
-خب با دوستات برو بیرن،برین پارک و اینا..
-هــــه انگار ادمای شهرمون رو نمی شناسی؟تا پاتو می زاری بیرون چهار چشمی نگات می کنن،
صد تا حرف برات در میارن

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۰۹/۲۸
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی