☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: فاطمه مقاره

ژانر: عاشقانه، طنز

تعداد صفحات: 202

بخشی از داستان:

سروین : ببند دهنت رو مرتیکه خر نفهم بفهم چی می گی . بعدشم هیچ کاری نمی تونی بکنی .
پس کم زر بزن .
گوشی رو قطع کرد .
من : کی بود ؟
سروین : فردین بود . ببین رها فردا باید بریم اداره ها . این زیادی دور برداشته .
رها : چشم حاال برو بریم . خودش رو کشت مهسا .
اوا: آره به منم زنگ زده بود .

سروین _
سریع راه افتادیم سمت ماشین و سوار شدیم به سمت خونه مهسا اینا .
یه تک بوق زدم که مهسا اومد سوار شد .
مهسا : تا حاال کجا بودید شاسکوال؟!
آوا: داشتم واست قبر می کندم.
رها: من خرما واست درست می کردم.
من: کم فک بزنید.
بعدش به سمت پاساژ)…………(به راه افتادیم. بعد نیم ساعت رسیدیم.
من: خب مهسا خانوم درو کن هرچی که می خوای.
مهساشروع به گشتن کرد.
اآلنن سه ساعته داریم می گردیم ولی خانوم چیزی نپسندیده .
آوا: مهسا مهسا اون خوبه

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۰۹/۲۸
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی