☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: نسرین ثامنی

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 296

بخشی از داستان:

پسرم با وجودی که دیپلم گرفته حاضر نیست کار دولتی داشته باشد. او تصمیم دارد اگر خدا بخواهد بدنبال
صنعت برود.
علی محجوبانه دنباله گفتار مادرش را گرفت و گفت:
-مادرم عقیده دارد که شغل آموزگاری را انتخاب کنم ولی من فکر می کنم با حقوق کارمندی نمی شود براحتی
زندگی کرد.
پدرم در تائید سخنان وی سری تکان داد و پرسید:
-به چه نوع صنعتی عالقه داری؟
-من قبل از خدمت سربازی در ماههای تابستان در کارگاه نجاری و در و پنجره سازی مدتی کار کرده و این حرفه را
بخوبی آموخته ام. به امید خدا اگر بشود می خواهم همان شغل را دنبال کنم.
پدر اهی کشید و گفتک
آن شب تا دیر هنگام در جمع خانوادگی ما گفتگوی زیادی رد و بدل شد. پدرم از اتفاقات تهران و جریان اشنائیشامیدوارم موفق باشی. شما جوان هستی و پشتکار داری. می توانی در هر حرفه ای پیشرفت داشته باشی.

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۱۰/۰۲
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی