☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: KURO

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 303

بخشی از رمان:

رفتم جلوی زنگ و شروع کردم به آنالیز کردنش.
اندازه ش برای یه زنگ، ابدا طبیعی نبود!!! به اندازه ی دو برابر هیکل من بود! و رنگش هم
مسی بود. معلوم بود سال ها از عمر این زنگ میگذره چون حسابی زنگ زده بود.)زن گ زنگ
زده!! هههه!!!(
قسمت باالی زنگ با یه طناب به یه قاب فلزی وصل شده بود و قاب فلزی بزرگی که زنگ
رو تو خودش نگه داشته بود، قرمز رنگ بود.
درست هم رنگ خون!
قابه رو دیدم تشنه ام شد!
من خون میخواااام!
»تو اومده بودی به هافمن سر بزنیا!«
»ع ه راست میگی یادم نبود!!!«
به طرف کلبه هه رفتم و در زدم.
صدای آروم و متین آقای هافمن رو شنیدم:
-بفرمایید داخل!
در رو باز کردم و با احتیاط رفتم تو.
اولین باری بود که به اتاق اقای هافمن قدم میذاشتم. در اکثر مواقع اگه با کسی کار داشت
خودش میومد تو مدرسه یا خوابگاه، سراغ اون شخص!!!
وارد کلبه شدم و در رو بستم.

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ۹۹/۱۰/۰۴
  • ماه رمان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی