نویسنده: عبدالهی
ژانر: درام، عاشقانه
تعداد صفحات: 64
خلاصه:
من از آن روز که در بند توام، آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم.
همه غم های جهان هیچ اثر نمیکند،
از بس که به دیدار عزیزت شادم!
خرّم آن روز که جان میرود اندر طلبت،
تا بیایند عزیزان به مبارک بادم
- ۹۹/۱۰/۰۷