☆☆ ماه رمان بهترین سایت دانلود رمان☆☆

سایت ماه رمان
  • ۰
  • ۰

ژانر: عاشقانه. تراژدی

تعداد صفحات: 592

بخشی از داستان:

خندهی پر صدام رو سریع جمع کردم.
-منظورم اینه تو تنهایی؟ هیچ پرستار دیگهای نیست؟
-از بخش آمارگیری پرستاران تشریف آوردین شما؟
-کیوان اینقدر من رو نخندون .
-چرا مگه بده؟ اتفاقاً بخند، سیاوش بیاد تقارن پیدا میکنی میری تو فاز گریه.
اومدم باز هم بخندم ولی نشد و دستهام رو گره کردم توی هم تا نلرزه و این از چشم کیوان دور نموند.
– چته خاطره؟ کم پیدا شدی، فکر نکن میخندم باهات گلهم یادم رفته.
خودکار دستش رو روی پروندهها انداخت و روی صندلی چرخید و مستقیم زل زد تو چشمهام، منمهیچی نیست؛ یعنی چی بگم! حق داری خیلی بد شدم میدونم.
داشتم آماده میشدم واسه یه گریهی حسابی. لبخند مهربونی مهمونم کرد، از همون لبخندهای خاص
برادرانه.
-نگفتی اون سبد چیه؟
بحث رو عوض کرده بود و کاش میشد بهش بگم خیلی دوستت دارم، بیشتر از همهی خواهرهای دنیا.
بغضم رو قورت دادم تا به وقتش حرف بزنیم و من آبغوره بگیرم.
-چای و شام. گفت نهار نخورده، من هم…
چشم گرد کرد و لبهاش رو کشید توی دهنش

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: fateme078

ژانر: عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات: 184

بخشی از داستان:

به سمتم دوید و سر تا پایم را برانداز کرد. ناگهان سیلیای به گوشم زد که صدایش در تمام سالن
طنینانداز شد.
-ببینم تو سالمی؟ شناختت آره؟ ای سگ تو روحت که نقش هم نمیتونی بازی کنی! بیینم حاال نزد توچرا میزنی دیوانه؟
دهنت بعد بگه به ننه بابات میگم تو گفتی دختر نیستی؟ اصال چرا با خنده از اون سالن بیرون اومدی؟
با لبخند چهرهی بهتزدهاش را برانداز میکردم که با دو تا دستش توی صورتش زد و با حالت زاری گفت:
-یا خدا! نکنه بردنت اتاق خالی…
جلوی دهانش راگرفتم و لبم را گزیدم.
-بریم بیرون با هم صحبت کنیم، خب؟ هیچی نشد. خیلی هم خوش گذشت؛ اما نه از اون خوشیها که
توی ذهن منحرفت داری.
از در دفتر خارج شدیم که همان حاجآقا جلویمان را گرفت و با لحن مقتدرانهای رو به سوری گفت:
نیست؛ ولی همین که آقای فرهود استخدامش کرده؛ یعنی یه ویژگی عالی داشته. حاال آقا داماد چندعروسی افتادیم یا نه دخترم؟ این دختر منشیه دل همه رو برده. البته این هم بگم زیاد دختر نجیبی
سالش

لینک دانلود

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

 

ژانر: ترسناک، معمایی

تعداد صفحات: 267

خلاصه:

ماجرا از اونجایی شروع میشه که دنیز به همراه ارغوان برای تحصیل به خانه ی قدیمی پدربزرگ مادرش سفر می کنند.
غافل از اینکه دست سرنوشت زندگی اون رو با دو دختری که در گذشته در این خونه زندگی می کردند گره زده.
دو خواهر که سال های گذشته، زندگی مخفیانه ای توی این خونه داشتند و حالا دنبال آزادی از بند اون خونه اند.

لینک دانلود:

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: Ghostwriter

ژانر: تراژدی، عاشقانه، درام، معمایی، جنایی

تعداد صفحات: 320

خلاصه:

ین رمان، فراز و نشیب های زندگی یک قاتل را شرح می دهد.
زنی که بیشتر دوران عمرش را برای این کار تعلیم دیده، زنی بی رحم و خون ریز که زندگی انسان ها برایش پشیزی ارزش ندارد.
استقلال و آزادی اش همیشه در مرتبه ی اول بوده و هست، و حالا زمانی می رسد که برای به دست آوردن آزادی، دست به خـ یـ ـانـ ـت می زند.
خـ یـ ـانـ ـتـی که پیامدهایش نه تنها زندگی خودش، بلکه زندگی اطرافیانش را هم زیر و رو خواهد کرد.
خـ یـ ـانـ ـتـی که پایان کار را به یک تراژدی بزرگ بدل می سازد.

لینک دانلود:

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: amelia

ژانر: عاشقانه، تخیلی

تعداد صفحات: 170

خلاصه:

در دنیایی دیگر، بر فراز زمین و ستارگان، جایی دور از زشتی و پلشتی، دختری با سرنوشت دست و پنجه نرم می‌کند.
حوادثی که می‌آیند و می‌روند، تکالیفی که باید انجام شوند و حال…
عشقی که به سادگی به‌ وجود آمده و فراموش نمی‌شود.
عشاق قصّه یک‌دیگر را طلب می‌کنند، اما در این میان تنها عفریته‌ ایست که همه چیز را برهم می‌ریزد…

لینک دانلود رمان

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

 

 

نویسنده: یلدا فلاح

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 679

خلاصه:

لیلی دانشجوی رشته ی عکاسی و دختری آروم و بی سرو صداست که به خاطر شرایط خاص زندگی که داشته و داره منزوی و گوشه گیر شده.
عاشق یکی از هم کلاسیاشه به اسم سیاوش آزادروش.
لیلی به شدت حس می کنه تو رقابتش برای بدست آوردن قلب این پسر بین دخترهای دیگه بازندست و این وسط همه چیز به تصمیم این پسر بستگی داره.
و زمانی که باید بگذره و همه امیدوارن با گذشتنش بدی ها بره و خوبی ها به جاش بیاد.
اما آیا واقعا همیشه اینطوری میشه؟
آیا همیشه با گذشتن زمان خوشبختی پیدا میشه؟
شاید هم زمان همون چیزی باشه که در نهایت انتقام می گیره… 

لینک دانلود رمان کلیک کنید

 

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده: آرمان فیروزه

ژانر: عاشقانه، معمایی، تراژدی

تعداد صفحات: 127

خلاصه:

رمان کوتاه پاییز مرگ، مقدمه ای بر رمان روباه ماده و همچنین روایتِ کوتاهِ دیگری از این رمان است.
شایان ذکر است علت اینکه این رمان روایتِ کوتاهِ دیگری از رمان روباه ماده است، به این خاطر است که این رمان قبل از رمان اصلی نوشته شده.
و پس از آن دستخوش تغییرات بزرگی در تمام زوایای رمان شده است، اما داستان محفوظ است.
در این رمان کوتاه، در دو فصل مجزا سعی شده است که بعضی از نکات کلیدی رمان در دو موضوع کاملا متفاوت، به صورت تفهیمی برای مخاطب، روابط پیچیده ی نُه شخصیت اصلی داستان روشن شود…

لینک دانلود:

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

ژانر: عاشقانه

تعداد صفحات: 1167

خلاصه:

۲۵ سالم بود که زندگیم دست خوش تغییرات شد.
تغییراتی که شاید اول با اومدن اسم تو شروع شد، ولی آخرش به اسم تو ختم شد.
و من نمی دونستم بازی روزگار چه قدر ناعادلانه عمل می کنه.
اول این بازی از یک وصیت شروع شد، وصیتی که باعث شد گلبرگ کهکشان یک آدم دیگه با یک هویت دیگه بشه!
رفتن به اون عمارت برای من همه چیز بود، چون به تو می رسید!
به تویی که زندگی رو ازم گرفتی.
به تویی که هویتم رو گرفتی! من فقط یک بازیگر ساده بودم با کلی خیال های رنگی که برای نبود تو خوشحالی می کرد.
من آدمی بودم که خودم رو بین نقاب سادگیِ یکی دیگه پنهان کردم تا به آخر زندگیِ تو برسم…

لینک دانلود:

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

تعداد صفحات: 137

خلاصه: 

هندز فری رو از تو گوشام در آوردم.
صدای داد و فریاد جواد و بابا فک کنم تا ده کوچه اونور ترم می رفت.
دیگه تو این خانواده داشتم جون به لب می شدم، همه چی شده بود پول.
همه چی شده بود طلبکارای بابا، همه جا شده بود دعوا و فحش و فحش کاری.
این بارم مثل همیشه یکی از دعواهای بین جواد و بابا بود سر نمی دونم چند هزار پول.
دیگه واسم عادی شده بود، تنها دل خوشیم مامان بود و رامین، بقیه ی داداشام که همه مثل بابا شده بودن که تموم زندگیشون خلاصه شده بود تو پول…

لینک دانلود رمان:

لینک دانلود رمان کلیک کنید

  • ماه رمان
  • ۰
  • ۰

نویسنده:پگاه رستمی فرد

تعداد صفحات: 990

خلاصه:بازگشت هرمیس، یک پسر بیست و هشت ساله، مبتلا به بیماری دو شخصیتی به ایران و سایه انداختن برنامه ی طولانی مدتش برای انتقام، روی زندگی یک خانواده، داستان ساز میشه.
و در این مسیر کم کم پرده از معما های پنهان برداشته میشه که هرمیس می فهمه نقشش در این بازی، تنها قربانی بودنه!…

لینک دانلود:

لینک دانلود رمان کلیک کنید

 

  • ماه رمان